پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره

پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره

ادامه نوشته موضوع قبلی

خلاصه بعضی افراد دینداری رو به شکلی که در تاپیک قبلی گفتم می شناسند.نمونه دیگه یکی از آشنایان خود من که خانمی هست هر وقت به مجلس ختم هیات عزاداری و امثالهم می خواد بره شاد هشت. کلی بگو بخند زنگ به این زنگ اون چه خبره کی می خواد بیاد و حسابی بشاش بودن از قیافش می ریزه حالا وقتی عروسی می خواد بره ناراحته دائم نق می زنه پرخاش می کنه گیر میده تازه اون هم عروسی های معمولی.وقتی کنترل تلویزیون دستش باشه به محض اینکه به برنامه ای برسه که توش جنازه باشه رنگ سیاه داشته باشه فیلم غمناکی باشه عزاداری باشه سریع رو همون کانال نگه می داره . حالا اگه تلویزیون در حال پخش یک برنامه شاد باشه یا آهنگ شاد بزنه سریع کنترل رو بر می داره کانال رو تغییر میده یا صداشو به شدت کم می کنه.تازه تلویزیون داخلی ایران ماهواره باشه که کلا خاموش میشه.

این افراد این کار رو دینداری می دونن.

حالا به همین آدم بگی در انتخابات به کی رای میدی میگه احمدی نژاد یا افرادی از این دست.خیال می کنن این نوع طرز تفکر دین حفظ می کنه.افرادی که یه عده ادم کم سواد و بعضا بی سواد رو دور خودشون جمع می کنن. افرادی که به خیال دینداری کشور رو به قهقرا می برن اقتصاد فرهنگ دانشگاه و همه ارکان کشور رو به ورطه نابودی می کشونن بواسطه نوع تفکراتشون .

اینها یکی مثل رحیم پور ازغدی رو متفکر دینی می دونن که همچین نظریه پردازی می کنه که یکی ندونه خیال می کنه الان مملکت رو بدستش بدی بهشت تحویلت میده ولی وای به اون روزی که مملکت رو به یک همچین افرادی بدی دوره مردم رو به جنگ میندازن مردم رو با هم دشمن می کنن. دنیا رو با مردم دشمن می کنن. یک گندی به مملکت می زنن که نمی دونی بعدش چطوری باید جمش کنی بعد ادعای دینداری هم کی کنن.این افراد از دین هیچ بویی نبردن.

از حرف اصلی دور نشم.داشتم اون آشنامون رو می گفتم. رفتار اون آشنای ما به خاطر دینداری نیست بلکه حاصل یک تربیت غلط از طرف پدر و مادر هست. جوانی که باید در عنفوان جوانی به دنبال شادی نشاط شور و عشق باشه دائم به دنبال سرکوب کردن غرائزی است که خداوند در وجودش قرار داده و خیال می کنه با این کارها داره دینداری می کنه.این افراد فقط با نقل قول کردن سعی می کنن خودشون رو شاد کنن.

وقتی به یک مجلس شادی می رن مثل افراد ننه مرده گوشه ای کز می کنن و دائم دعا می کنن مجلس زودتر تموم شه.بعد از اون وقتی به خونه هاشون میرن با نقل قول کردن خودشون رو شاد می کنن.فلانی اینجوری می رقصید.فلانی لباسش اینجوری بود.فلان آهنگ پخش میشد.فلانی موهاشو اینطوری پیچیده بود. تازه لعن و نفرین هم می کنن که اینها بی دین هستن.

اینها نوع برداشت از دین نتیجه تربیت اشتباه هست.کم رویی ترس عدم توانایی جسمی در برخورد با دیگران مشکلات اقتصادی و... دلیل اصلی این نوع رفتارها می باشد.

 اکثر افرادی که داعی دینداری انهم به طور افراطی در بستگان و اقوام نزدیک من را دارند افرادی کم سواد و بعضا بی سواد هستند. کسانی که دچار نوعی ضعف در اندیشیدن دارن و همیشه باید در مسائل مختلف تقلید کنند.همیشه باید گوش به دهن مسئولان حکومت باشند و ببینند که انها چه دیکته می کنند و آنها املا بنویسند.قدر ت تفکر و تعقل در آنها تعطیل است.چرا باید دین در جامعه ما بگونه ای تفسیر شود که نتیجه اش این باشد که همچین افرادی جذب دین شوند یعنی آمال و آرزوهای خود را در این نوع زندگی ببینند. ما باید مدل جدیدی از دینداری برای دوره زمانه خودمان ارائه دهیم .ببخشید که من دست و پا شکسته حرفهای خود را مطرح کردم ولی امیدوارم شما حرف من را فهمیده باشید. 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.