یک بار من تنها در قسمت حال منزل مشغول تماشای تلویزیون بودم که صدای گفتگوی دو نفر از پاسیو آپارتمان از پنجره داخل حال خانه من انعکاس پیدا میکرد و در این گفتگو یکی از طرفین به دیگری می گفت که این دستور شورای عالی امنیت ملی ایران هست که خونه های مردم باید به گونه ای ساخته شود که مردم به زندگی یکدیگر اشراف داشته باشند .
یکی از تکنیکهای امنیت ملی ایران این است که مردم به صورت روزانه باید در حوزه های مختلف دارای سرگرمی باشند .بدین منظور اتاق فکر امنیتی توسط رابطهای امنیتی نکات ریزی که در سازمانها ی دولتی و حکومتی دارای زمینه مناسبی جهت سرگرم کردن افکار عمومی مردم دارند را به قول خودشان بلد می کنند و در مطبوعات و رسانه های دولتی و حکومتی روی آن مانور می دهند. نهایتا اینکه در این مواقع صرف رد و بدل شدن تعدادی دیلوگ مردم فریب که بین مسئولین تبادل می شود و در روزنامه ها چاپ می شود چیزی عاید توده های مردم نمی شود.چیزی که عیان است اینکه در این بازیها حکومت همواره سعی می کند افسار افکار عمومی را در دست خودش داشته باشد و آنجا که صلاح بداند فتیله را پایین بکشد.و یکی از تفاوتهای دموکراسی نمایشی و دموکراسی واقعی هم در این است که مطالبات واقعی هیچگاه در فضای رسانه ای کشور پررنگ نمی شود و نلاش دولت و حکومت در این است تا همواره قیم مابی را در این زمینه حفظ کند.
حدود بیست سال مادر من توسط رابطهای امنیتی ایران در یک میهمانی چیزخور شد و دچار بیماری شد و تا دم مرگ رفت .چون خانواده ما در آن زمان یک خانواده بسیجی بودند و خیلی ها در فامیل و دیگران از ما متنفر بودند و کینه داشتند . امیدوارم منظورم رابفهمید یعنی اتاق فکر امنیتی برای اینکه به اهداف امنیت ملی خود برسد حاضر با ما که یک خانواده بسیجی بودیم یک همچین کاری بکند. چندین سال قبل شبیه همین بلا سر خود من آمد وقتی من از نظام خارج شدم خیلی ها حسادت می کردند و اتاق فکر امنیتی من را چیزخور کردند و من دچار بیماری شدم و تا دم مرگ رفتم . و هنوز که هنوزه احوالم خوب نیست
در خانواده هایی که طرفدار حکومت جموری اسلامی هستند یکی از آنها باید توسط نیروهای امنیتی رژیم بطور نامحسوس از بین برود یا مجروح شود یا بیمار شود یا بیکار شود یا به هرنوعی دچار آسیب شود تا حس ترحم سایر دوستان و بستگان یا همکاران ضد انقلاب او نسبت به حکومت تحریک گردد
یکی از دروغ پردازیهایی که اتاق فکر امنیتی جمهوری اسلامی انجام می دهد این است که چهارتا آدم حزب الهی و بسیجی را در ویترین دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشور قرار دهد تا در افکار عمومی اینها را به عنوان اطلاعاتی و امنیتی جلوه دهد و در پشت صحنه افراد لائیک و لامذهب و افرادی که حتی یکبار در عمر خود در هیچ انتخابات و هیچ مراسم انقلابی شرکت نکرده اند و حتی سابقه دشنی با مردم را دارند یا اصلا ارق ایرانی ندارند یا با پول تطمیع می شوند را در داخل و خارج از کشور جهت اهداف خود بکارگیری و سازماندهی می کند..