ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
از اویل نوجوانی تا عنفوان جوانی در نهادهای انقلابی فعال بودم. شرکت در نمازجماعت نماز جمعه راهپیماییهای 22 بهمن ، روز قدس و ..شرکت در هیات های مذهبی ، گردان عاشورا ، مانورهای رزمی یا فرهنگی ، تجمعات و آماده باش ها و ...
تا اینکه دوره دبیرستان تمام شد و به دانشگاه رفتم. پس از آن خدمت سربازی و اشتغال قراردادی در نیروی انتظامی و بعد از آن اشتغال در شرکتهای پیمانکاری شهرداری و .. .
در این مدت با مشاهده رفتار اساتید و کارکنان دانشگاه و همچنین فرماندهان نظامی و انتظامی و همچنین رفتار مدیران شرکتها ی پیمانکاری و خود شهرداری به این نتیجه رسیدم که متاسفانه کارگزاران رژیم مملکت را با زبان دروغ و تعارض مدیریت می کنند.یعنی آنچه که در زبان می گویند با آنچه که در عمل مشاهده می شود متفاوت است.
و این رفتار به این نکته برمی گردد که مرام روحانیت زبان دروغ و تعارض است.اگر آن چیزی که جماعت آخوند سیاسی می گفتند در عمل انجام می دادند وضع کشور بهتر از این حرفها بود.دنباله روی اخوند جماعت که باشی در آخر کار خوارو حقیر و بی آبرویت می کنند.به همین دلیل است که مدیران و کارکنان شرکتها و سازمانها تا وقتی سر کار هستند سعی می کنند تا جیبشان را پر کنند.چون می دانند که در دستگاه رژیم آخوندی اگر بخواهی با ایثار و فداکاری کار کنی آخر سر بهترین جایی که برایت در نظر می گیرند سینه قبرستان است یا اینکه خوار و حقیر و بی آبرویت می کنند و هیچ منافع مادی هم برایت نخواهد داشت.
اگر شما پای صحبت مدیران دولتی بنشینید برایتان دو ساعت درباره دموکراسی و آزادی و کرامت انسانی و حقوق بشر و حقوق شهروندی صحبت می کنند. اما همان مدیران وقتی می خواهند مثلا پیمانکاری برای سازمان زیردستشان بگیرند حواسشان هست که کار را به کسی بدهند که سکه طلای هدیه آخر ماه را به موقع به آنها بدهد یا بچه های فامیل و همشهریشان را بری جذب و استخدام معرفی و در اولویت قرار دهد یا اگر خواستند هنگام صدور فاکتورهای تجاری دو تومن را پنج تومن بنویسند با مدیران زیر دست و پیمانکار هماهنگ باشند یا خودشان شرکت تشکیل بدهند و با سازمان تحت مدیریتشان قرارداد ببندند و از منافعش بهره ببرند.البته در فرهنگ مردم ایران این نوع مدیران آدم های مردمی محسوب می شوند. چون بعد از کناره گیری از پست مدیریتی یا بازنشسته شدن طرف اول چشمش تو چشم دوست و رفیق و همسایه و فامیل و همشهریانش می افتد و باقی مردم که اصلا او را نمی شناسند .آخوند پرست که باشی مرامت باید به قول لاتها لئیم باشه. پست باید باشی.باید دروغ بگویی دزدی کنه چوب لای چرخ مردم بگذاری با کلمات و جملتی مثل نمیشه تعلق نمیگیره باید سنگ جلوی پای مردم بیندازی تا حکومت به تو دور بدهد یا پروبال بدهد.