پیرامون

پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره
پیرامون

پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره

سخنی با دکتر روحانی

سخنی با دکتر روحانی

از بیست و پنج سال قبل چند تا از این اقوام یاغی را به پایتخت کوچ دادید.منظورم دولتهای جمهوری اسلامیست.برای آنها در نظام آموزش و پرورش و دانشگاهها سهمیه های خاص در نظر گرفتید تا در ذهنیت تاریخی مردم این موضوع را جابندازید که بگویید اینها مردمی هستند که اهل علم و فرهنگ هستند.اینها اسانیددانشگاه هستند.جماعتی که باید اینها را بگیرند بکنند توی طویله شدنداوستاد دانشگاه. سرانجامش چه شد؟ فضای علمی فرهنگی مدارس را کردند دزد بازار.تو مدرسه به بچه مردم درست درس نمی دهند و می گویند بیا تدریس خصوصی ساعتی صدهزار تومان.

برای اینها در نظام پزشکی سهمیه های خاص در نظر گرفتید که در ذهنیت تاریخی مردم جا بیندازید که اینها پشتیبان سلامت مردم هستند.سرانجام چه شد؟ فضای بیمارستانها و پزشکی مملکت شد دزد بازار.

در قوه قضاییه اینها را به عنوان قاضی به کار گرفتید و آنقدر مردم را اذیت کردند که بعد برای مشاغل وکالت برایشان سهمیه های خاص در نظر گرفتید تا در ذهنیت تاریخی مردم جا بیندازید که اینها پشتیبان حقوق مردم هستند  ولی امروز باز می بینیم که  آن فضا را هم به دزد بازار تبدیل کردند.

آنها نماد خود را گرگ می دانند  و من اکنون می فهمم که چرا دول غربی که در گذشته بر کشور ما تسلط داشتند  برای آنها کلمه خررا درذهنیت تاریخی مردم ایران  جا انداختند.

جناب دکتر این استراتژی تبدیل تهدید به فرصت برای خود نظام هم باعث دردسر شده.این تکنیک بسیار زشته که شما  در اداره کردن سیستم زیر مجموعه بگویید خوب فلان قوم در فرهنگشان قناعت است خوب قناعت کنید . فلان قوم در فرهنگشان دزدی است خوب بدزدید. این بودجه سراسری و متعلق به همه مردم است.و باید بصورت عادلانه بین همه مردم تقسیم شود.