ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
من در مسافرت شمال کتاب سه گونه اسلام دکتر سیدمحمد بهشتی کتاب برگرفته از صحبتهای دکتر ات اله بهشتی بوده است را مطالعه کردم. خلاصه ای از آن به شرح زیر است:
یک نهضت مسلکی ه دارای راه هدف مسلک ایده و جهان بینی و ایدئولوژی است به محض اینکه آغاز می شود گروه هایی به آن روی می آورند:
1-جستجوگران راستین حق جوی حق پیوی که دلشان در عشق حق می تپد.
2-یک عده مردم ناراضی از وضع موجود
3-افرادی پیدا می شوند که در وضع موجود بیش از نارضایتی ،یک گمشده دارند.مخصوصا جاه طلب هایی که در شرایط موجود فرصتی برای رشد و ترقی و رسیدن به مقام دلخواه پیدا نکرده اند .
4-فرصت طلبان یا آپورتونیستها کسانی که به اندازه گروه سوم نیز حاضر نیستند تن به خطر بدهند.
5-گروه پنجم که بیشتر مردم از این قبیله اند کسانی هستند که اصولا کاری به این کارها ندارند.پیروان مذهب زندگی آرام.
من وقتی نوشته های این کتاب و کتابهای دیگر روحانیون انقلابی سال 57 مثل ایت اله رفسنجانی خامنه ای باهنر مطهری و دیگران را خواندم متوجه شدم که اینها آنچه که از اسلام و نهضت اسلامی برداشت می کنند با آن چیزی که به نام دموکراسی یا جامعه مدنی خوانده می شود تفاوت دارد و شاید علت خیلی از مشکلات جامعه مروز ایران در همین نوع نگاه و برداشت از نهضت اسلامی است.
اینکه شما برای اینکه افراد را در دستگاه دولت اسلامی یا حکومت اسلامی بیاورید دنبال فیلتر کردن باشید و دنبال مسلمان راستین بگردید کار راخیلی سخت می کند.چون حکومت باید مثل یک مجموعه مرجع (ریاضیات) باید باشد و بتواند افراد و اندیش های مختلف را در خود جای دهد.با این نوع تفکر کم کم کرامت انسانی از بین می رود و حکومت می گوید هر کس من را قبول داشت بهش پرو بال می دهم و هر کس من را قبول نداشت هرررررری. برای گروه پنجم هم که مردم عادی هستند دولت اسلامی مجبور می شو د به سیاست متوسل شود و هر روز یک فیلمی سرشان درآور د تا مشغول باشند و برای دولت اسلامی شاخ نشوند.
گروه های دوم و سوم و چهارم هم که باید حذف شوند چون برای دولت اسلامی خطر ساز خواهند بود. افرای مثل بازرگان و سحابی و غیره ذالک که همون اول کار کلکشون را کندند.
با این نوع تفکر کم کم اخلاق زیر پا گذاشته می شود و فضا ی سیاسی کم کم به لات بازی تبدیل می شود که هرکسی بیشتر ژاچه خواری حکومت را بکند به موقعیت بهتری دست می یابد. و فضای مدیریتی کشور به شکل توهین آمیزی تغییر می کند.
دوستان حالا اگر از رقابتی که بین کشورهای دنیا در مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی وجود دارد که دولتمردان اسلامی از آن به دشمنی و استکبار تعبیر می کنند صرفنظر کنیم فضای مدیریت در ایران بسیار خارج از اخلاق است. و نوعی گردن کلفتی در ان دیده می شود خوب وقتی از رده های بالای اینطور عمل شود تا پایین به همین شکل مدیریت می شود .
واقعا شمادر هر گوشه نگاه می کنید این نوع مدیریت اقتدارگرایانه را می بینید .وقتی پای امنیت حکومت وسط است بودجه باز است و فراوان وقتی پای گرفتاری و مشکلات مردم درمیان است کسی به کسی نیست . هرکسی مه بیاید و بمالد در مردم ،تاج پادشاهی را روی سرش می گذارند و هرکس که بیاید و و برای مردم زحمت بکشد آخر سر کسی آب دهان هم کف دستش نمی گذارد . اینها همه نشات گرفته از این تئوری های اول انقلاب آقایان است که اولش تساهل و تسامح است ولی بعدش که پای قدرت در میان است دیگر کسی کسی را نمی شناسد.