پیرامون

پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره
پیرامون

پیرامون

نوشته های من از مسائل روزمره

توصیه به قوه قضاییه

من برای پیگیری پرونده ام به دادگاه رفتم قاضی مربوطه دائما در صحبتهایش من را سرزنش می کرد که شما باید دقت کنی تا سرت کلاه نگذارند و می گفت که سازمانهای دولتی و بانک ها سوراخ های  زیادی برای فرار از قانون دارند که افراد ناهنجار از آن استفاده می کنند .

من چون یک آدم روشنفکر هستم و قتی مسائل و اذیتهایی که مردم در این سیستم قضایی می شوند را می بینم واقعا با خودم می گویم اگر مثلا من یک قاضی بودم اصلا خجالت می کشیدم که با این وضعیت بخواهم در صندلی قضاوت تازه از مردم طلب کار باشم و آنها را مواخذه کنم.

ولی خوب  تو مملکت ما رسم شده که همه دست پیش می گیرند که پس نیفتند.

من به مسئولین قوه قضاییه توصیه می کنم :چون آنها دائما با پرونده های مختلف که مرتبط با دستگاهها و سازمانهای گوناگون سرو کار دارد مواجه هستند وقتی نقاط کور قوانین و مقررات دولتی که موجب سواستفاده افراد شرور یا ناهنجار یا کلاهبردار می شود را می بینند باید به سلسله مراتب خود اطلاع رسانی کنند تا آنها نیز آن را به دستگاه دولتی مربوطه گوشزد کنند و قوقانین یا ایین نامه ها یا هرآنچه که موجب سواستفاده می شود را بگبرند و اصلاح کنند.

اینکه ما گره ها را ببینیم و به شکات بگوییم که دردی از مردم دوا نمی شود خوب باز فرد شیاد دیگری از آن سو استفاده می کند. باید با اطلاع رسانی به قوه مجریه یا شهرداریها و امثالهم با اصلاح قوانین و آیین نامه ها و بهبود فرایندها یا اطلاع رسانی جلوی تکرار جرم گرفته شود.

اگر قرار است که در نهایت خود مردم مورد مواخذه قرار گیرند پس این همه اننتخابات برای چیست ؟ عربستان دولت و قوه مجریه داره ما هم داریم اروپا و امریکا قوه مجریه و قضاییه داره و ما هم داریم ؟

یادداشتی در خصوص کاندیداهای شورای اسلامی شهر در ایران

شما به عنوان یک شهروند وقتی به عکس کاندیداهای شوای اسلامی شهر که عمدتا جوان نیز هستند  نگاه می کنید چه چیزی در ذهن شما خطور می کند؟

درسته !!

من فکر می کنم اولین چیزی که به ذهن هر شهروندی خطور می کند یک فحش خواهر و مادر در حق آن کاندیدا است. حالا سوال چرا این طوره؟

آن کاندیاها دوره های پیشین در انتخابات ها کسانی بودند که تحصیل کرده دانشگاه های معتبر ایران و اروپا و امریکا بودند ان هم در زمان حکومت شاهنشاهی

کسانی بودند که با حکومت شاهنشاهی مبارزه کرده بودند کتک خورده بودند زندان رفته بودند شکنجه شده بودند. بعد از انقلاب 57 در جنگ حضور داشتند خودشان رزمنده بودند یا اعضای خانواده شان ازاده یا شهید بودند. اما الان چطور وقتی شما عکس آن جوان را می بینی که کاندید شورای اسلامی شهر شده و همه هم ماشاءالله دکترا دارند در رشته های مختلف شهرسازی همران ترافیک مدیریت جغرافیای شهری حقوق و ....با خودت می گویی فلان فلان شده معلوم نیست چطور ی درس خوانده چطوری مدرک گرفته چطوری ژایان نامه دفاع کرده چطوری نمره گرفته ؟!!!

حالا این به کنار چطوری تو این ر»یم رفته تو یک سازمان دولتی یا شبه دولتی یا شهرداری استخدام شده حتما پارتی یا اشنایی چیزی داشته و با پاچه خواری خودشو کشیده بالا .

حالا هم به انگیزه اینکه جیبشو پر از پول کنه آمده کاندید شده تا به نون و نوای بیشتری برسه به قو ل ضرب المثل آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا می خونه.

قابل توجه رسانه های جهان : بیان مشکل مردم ایران

سلام من می خواهم از طریق این نوشته مشکل فعلی جامعه ایران را به همه رسانه های جهان اعلام  کنم. 

ببینید در رفتار مدیریتی مسئولین نظام جمهوری اسلامی نوعی ماکیاولیستی بوجود آمده است.این رفتار از رده های بالا شروع و به رده های پایین سرایت یافته است.این رفتار ماکیاولیستی یعنی آنها سعی می کنند تا کشور را با زرنگ بازی و لات بازی برای مردم  اداره کنند.هر مدیری چهار تا آدم لمپن دور خودش جمع کنه و به آنها قدرت واگذار نماید و بگوید که شما ثروت و قدرت داشته باشید و بقیه ردم یا افراد زیردستتان را کنترل نمایید.این همان چیزی است که در تفکر عوام مردم تحت عنوان به یک عده بده بخورن که بزنن تو سر یک عده دیگر.

موثع امتخابات می گویند همه در برابر قانون مساویند و همه حق رای دارند اعم از کوچک و بزرگ و پیر و جوان ولی وقتی موقع استخدام که می شود باید حتما آشنا داشته باشی. وقتی کار شما به یک سازمان یا اداره دولتی یا قوه قضاییه یا هر جایی بیفته باید آشنا داشته باشی تا بتونی حقت را بگیری .

نکته دوم اینکه مردم ایران یک ویگی فرهنگی دارند و حکومت جمهوری اسلامی به خوبی آن رادریافته و در رفتار مدیریتی اش آن را اعمال می کند و آن این است که هر کسی که به مردم خوبی کنه و قصد خدمتگذاری به آنها را داشته باشد آخر سر خود همین مردم به او فحش و بد و بیراه می گویند و زحمتش را ضایع می کنند مثلا شما خواستید  شیرینی و شربت به مردم بدهید تمام خیابا پر از آشغال می کنند. یا شکا کسی را رایگان سوار اتوموبیل خود می کنید وقتی پیاده می شود صندلی ماشینتان را پاره می کند و شما بعدا می فهمیو و ناراحت می شوید ولی وقتی کسی این مردم را اذیت می کند یا حقشلن را پایمال می کند یا به قول امروزیها توی پاچه آنها می کند در ذهنیت آنها نوعی عظمت و الوهیت و بزرگی برای او قائل می شوند.

این دو نکته باعث شده تا در جامعه ایران نوعی حس تنفر نسبت به خویشتن و نسبت به دیگری وجود داشته باشد این اثرات نامطلوبی بر روح و روان جامعه ایران گذاشته است.

من درخواست می کنم که اساتید دانشگاه در حوزه جامعه شناسی بررسی ریشه های این ماکیاولیستی و رفتار شناسی مردم ایران را داشته باشند و در جهت اصلاح و حرکت جامعه ایران به سمت اخلاق محوری و روشن فکری گام بر دارند.

ماجرای باغ قلهک و رفتن کارکنان سفارت انگلیس به خارج و بازگشت آنها یک سناریو بود.

  من فکر می کنم ماجرای باغ قلهک و رفتن کارکنان سفارت انگلیس به خارج و بازگشت آنها  یک سناریو بود. برای اینکه مثلا جلوی مردم بگن ما با انگلیس خوب نیستیم. واقعا بازیگران سیاسی این مملکت از بازیگران تئاتر و سینما و تلویزیون تواناتر هستند.

در وصف انتخابات ریاست جمهوری ایران : امید وار بود آدمی به خیر کسان ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان

یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی برو بگفت. فرمود تا جامه ازو برکنند و از ده بدر کنند. مسکین برهنه به سرما همی‌رفت، سگان در قفای وی افتادند خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند در زمین یخ گرفته بود عاجز شد. گفت این چه حرامزاده مردمانند سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته. امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید گفت ای حکیم از من چیزی بخواه. گفت جامه خود می‌خواهم اگر انعام فرمایی

رضینا مِن نوالِکَ بالرَحیلِ.

امیدوار بود آدمی به خیر کسان

مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان

سالار دزدان را برو رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی برو مزید کرد و درمی چند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

من چند روز پیش به سفر عتبات عالیات رفتم.مقدمه ای مب گویم تا اصل حرفم را خدمت شما بیان کنم.

سال 57 که انقلاب ایران به پیروزی رسید و آمریکا پایگاه خود را در ایران از دست داد چند کار انجام داد: اول اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که نفت و گاز فراوانی دارند را که تا همین چهل سال قبل بیابان بودند را آباد کرد که چشم مردم و دولت ایران را بسوزاند بطوریکه الان خیلی از جوانان ارانی آرزوی چند روز اقامت در این کشورها را دارند.

دوم اینکه به جای ایران عربستان سعودی را که کشور بزرگ و دارای ذخایر نفت و گاز و درآمدهای جانبی است را ژاندارم خود در منطقه خاورمیانه قرار داد  و آن را نیز به یک کشور شیک و مدرن تبدیل کرد.

سوم اینکه دولت آمریکا ببه گونه ای برنامه ریزی کرد که  ایرانیانی که در آن زمان در دستگاه حکومت شاه فعال بودند یا به هر دلیلی به آمریکا مهاجرت نمودند  از نظ معیشت و تفریح و کار و رفاه اجتماعی  در سطح مطلوب و حتی عالی باشند که  مردم ایران از دیدن وضع زندگی آنها  یا شنیدنش حسرت بخورند و به حال خودشان افسوس بخورند که چرا آمریکا را از ایران بیرون کردند.

چهارم اینکه دولت آمریکا رژیم صدام حسین را گول زد و تحریک کرد تا به ایران حمله کند و به نوعی این فرد شرور را به جان مردم و دولت ایران انداخت و میلیاردها دلار به ایران خسارت وارد کرد. بعد از جنگ صدام احمق نیز فهمید که آمریکا خرش کرده و به کویت که نوچه آمریکا بود حمله کرد و متقابلا آمریکا از کویت دفاع کرد. بعد از آن به بعد دیگر صدام مثل ماری در آستین آمریکا بود و جهت موشکهایش به سمت اسرائیل بود و رابطه سیاسی اش بعد از مدتی با ایران بهتر شد و زوار ایرانی به عراق می رفتند تا اینکه آمریکا به دنبال حذف صدام برآمد . بعد از سقوط صدام ، آمریکا تصمیم داشت تا عراق را توی مشت خودش بگیرد تا اینکه شیعیان و سیستانی و صدر و حکیم و بقیه افرادی که در عراق نفوذ داشتند اجازه ندادند تا آمریکا به اهدافش برسد و آنقدر اعصاب آمریکا را خورد کردند تا آمریکا هم  به این وهابیت پرو بال داد و در قالب داعش اینها را به جان مردم عراق انداخت  و این حال و روز را برای عراق ها و دولت عراق بوجود آوردند..

خوب

این طور که من فهمیدم آمریکا برای اینکه به اصلاح امنیت ملی کشورش را  در بلند مدت تامین کند در جهان دست به اقداماتی می زند  مثلا تجزیه کردن  شوروی یا ایجاد انقلابهای مصنوعی یا  نفوذ در کشورها جهت تسلط بر نفت آنها یا ایجاد جنگ یا هرج و مرج در دیگر کشورها  یا  تاراج آثار تاریخی  و بردن آن به کشور خود جهت جذب توریست و گردشگر و ....

خوب

 این مقدمه را گفتم تا برسم به این قسمت ایران:

آمریکا از بقیه دنیا میکنه و خرج مملکت خودش می کنه آنوقت این رژیم دولت جمهوری اسلامی  ابا هزار دوز و کلک از مردم خودش می کنه و خرج بقیه دنیا می کنه. برای مردم خودش هزار جور فیلم و بامبول در میاره . راضی میشه که مردمش در فساد و فقر و بدبختی زندگی کنه  ولی سر کار باشه  و بر مردم حکومت کنه.من به شخصه بعد ازسی و اندی سال که از خدا عمر گرفتم تازه فهمیدم که این رژیم چطوری براین مردم حکومت می کنه و با چه دوز و کلکهایی  مردم ایران را اداره می کنه. بدبخت این مردم ایران که  همواره بین بد و بدتر باید یکی را انتخاب کنند. با این همه منابع و ثروتهای طبیعی ولی  بعد از این همه سال  باید وضع اقتصاد و فرهنگ مملکت اینطور باشدو طرف می خواد بیاد سرمایه گذاری کنه آکارگاه یا کارخانه بسازه نقدر سنگ جلوی پایش می اندازند که خودش به غلط کردن بیفته بعد اآن وقت غصه بیکاری را می خورند. چهارتا آدم مزدور هم که میان فعالیت اقتصادی انجام بدن  آنقدر دستمزدهای پایین می دهند که به گدا بدی پس می دهد.بعد دم از رفاه اجتماعی می زنند. این سیستم آخوندی  شبیه این بیت سعدی عمل می کند که می گوید

امید وار بود آدمی به خیر کسان        ما  را به خیر تو امید نیست شر مرسان

 این سیستم آخوندی فقط باید فحش بهشون بدی تا کار برای کسی انجام بدن  هرچی  براشون زنده باد بگی و تملق ککنی بیشتر تو پاچت می کنن.

بیچاره این مردم ایران